Saturday, July 15, 2006

نمی دانم ....

نمی دانم گناهم چیست؟
من دوره مشروطه را ندیده ام و ملی شدن نفت را نیز ....
من حرکت 57 را به یاد ندارم .....
نمی دانم خواهان وزیدن نسیم آزادی بر فلات ایران بودن ، جرم است یا خیر ؟....
من گنجی را نمی شناسم ، من حتی خودم راهم نمی شناسم
من می خواهم که به خود ثابت کنم که می توانم ، می توانم که حداقل خود را بشناسم و خود باشم .
من بر این اعتقاد ندارم که گنجی در تمام دوران حبس به اعتصاب غذا دست زد تا تنها صاحب اعتبار شود ، روزهایی که شاید گفتنش به زبان راحت باشد ...
درست است که پیشنهادی از سوی آقای گنجی برای حمایت از زندانیان سیاسی مطرح شده است ، اما با وجود اینکه شاید اعتصاب غذا ، تنها و تنها یک حرکت نمادین باشد و هیچ مشکلی را حل ننماید و حتی یک زندانی سیاسی هم آزاد نشود ( که انتظاری غیر از این هم نمی رود )
اما با هم خواهان این می شویم که مردم دنیا صدایمان را بشنوند ، حتی اگر نتیجه ای در حال حاضر نگیریم ، باز هم شکست نخورده ایم ، ما محکوم به مبارزه ایم ما تنهاییم و تنها و تنها با اعتماد و اتکا به همدیگر می توانیم آبادی و آزادی را برای سرزمینمان به ارمغان آوریم
باز هم می گویم شاید هیچگاه به آن همبستگی مورد نطر نرسیم ، اما در حداقلهایی برای شروع با هم مشترک هستیم
ما تنها و تنها به یکدیگر احتیاج داریم ، فقط کافی است که بخواهیم و شروع کنیم ، شروع به ساختن شروع به ساختن باورها و افکار خویش ، تکیه بر داده ها کنیم و حرف از اما و اگر ها نزنیم ، ترس را پس خواهیم زد
ما می توانیم بر بی صدایی ؛ بر تنهایی ؛ بر بی تفاوتی و ترس غلبه کنیم ، ما می توانیم
ما می توانیم از امروز تنها و تنها برای شروع در باورهایمان خالصانه بگویم ، نه یک بار بلکه هزاران بار

<< زندانــی ســیـاسی آزاد بــایــد گــردد >>

از امروز با هم بگویم دوباره میسازیمت وطن
: به یاد نصیحت پیرمرد به فرزندانش بیافتیم
یک چوب برای شکستن یا یک دسته چوب

Wednesday, July 12, 2006

<< اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آورند ، بــهتر است که سخن گویی تا خاموشت کنند >>
( سقراط )


بی تردید یکی از مهمترین تمایزات بین نظامهای مردم سالار و اقتدار گرا در آن است که :
در یک نظام مردم سالار ، نابسامانیها و مشکلات در عرصه های مختلف کشور به دلیل حضور مستمر و گسترده مردم در طول زمان رو به اصلاح و پیشرفت در جهت مطلوب جامعه را می نماید و برای این موفقیت و پیشرفت کمترین هزینه ها پرداخته می شود و خشونت وظلم در بین مردمان آن جامعه جایی نخواهد داشت .
اما درست در نقطه مقابل ، نظامهای اقتدارگرا و جوامع تک صدایی چنان دچار افراط و تفریط در تمامی امور شده اند که حتی برای تعریف یک شهروند در جامعه و حدود اختیاراتش یک بند با هزاران تبصره گذاشته اند .
با ظهور و پیدایش حضرات بزرگوار ، سرزمین جهالت به سرزمین نور تغییر نام یافت و آوای ام القرای اسلامی مان در گوش جهانیان طنین انداخت .
پس از آن شاهد بیدادگاهها ، دادگاهای فرمایشی ، اعدامهای انقلابی و زندانی شدن هزاران تن از افرادی بودیم که تنها و تنها به جرم اندیشه و عقیده گرفتار ضحاکیان شدند .
امروز اگر تنها کمی به عقب برگردیم یاد آن جسم سخت می افتیم که آخر هم معلوم نشد از کدامین سیاره و کهکشان آمده بود تا بر سر زهرا کاظمی فرود آید .
اگر کمی عقب تر رویم ، شاید به خاطر آوریم تیرماه 78 را ، چه شد آن همه شور و حال ،.......
دولت اصلاحات چقدر زود و سخاوتمندانه مزد فرزندانش را داد . راستی الان کجا هستند باطبی ها و محمدی ها ، دلدار و لهراسبی و ...
آری دوستان دون کیشوت یک روز صبح سوار بر اسب لاغرش شد و همراه با نوکر با وفایش سانچو تصمیم گرفت دشمنان را نابود کند و از آن تاریخ آب دشمن به آسیابهای مناسب ریخته شد و حمله آغاز گردید ، من و تو حیران و سرگشته روزی مرگ بر این گفتیم و روزی مرگ بر آن ....
اما امروز زمانی دیگر است و فضایی دیگر
امروز زمان اتحاد و همبستگی بین تمامی نیرو های مبارز است .
درست است که هیچگاه به طور مطلق و یا حتی بطور نسبی هم نمی توان به آن همبستگی مورد نظر رسید ( این را تجربه ثابت کرده است ) اما اگر بر حول محوری مشخص همگی گرد هم آییم می توانیم باز هم نتیجه مطلوب را بگیریم .
تمامی اپوزیسیون از هر طیف و گروهی و با هر گرایشی در راه مبارزه بسیاری از نیرو های انسانی خود را از دست داده است ( یعنی گران بها ترین چیزی که در تمامی دنیا وجود دارد البته به استثنا ایران ما )
حال که پیشنهاد اعتصاب غذای سراسری برای آزادی زندانیان سیاسی بوجود آمده است ، باید با تمامی وجود و فارغ از هر گرایشی گرد یک محور جمع شویم و خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی باشیم .
تمامی دوستانی که سخن از مبارزه مدنی را از صبح تا شام بر لبانشان جاری می سازند و خشونت را نفی می نمایند ، اکنون باید در میدان عمل این حرف را ثابت نمایند و با حمایت خود از این حرکت نمادین به دنیا خواهیم گفت : که آزادی زندانیان سیاسی اولین و مسلم ترین حق مردم ایران است .
دوستان اگر واقعا به دموکراسی و حقوق بشر اعتقاد داریم و اگر تمامیت ارزی ایران و جدایی دین از سیاست در ورای ذهن و اندیشه مان هست ، فکر کنم در حداقلی از همان هم محوری قرار داریم .....
نمی دانم کدامیک از شما حتی برای یک ثانیه هم در زندانهای رژیم سرکوبگر به جرم عقیدتی بسر برده اید ، اما بیاید یکبار به همدیگر اعتماد کنیم و این را نیز امتحان نماییم ...
آزادی کلامی والاست و چون حق بهایی دارد ، این حداقل بهایی است که می توانیم بپردازیم .

پاینده ایران

بیا تا با هم فریاد زنیم : زندانی سیاسی آزاد باید گردد ...


<< اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آورند ، بــهتر است که سخن گویی تا خاموشت کنند >>
( سقراط )


بی تردید یکی از مهمترین تمایزات بین نظامهای مردم سالار و اقتدار گرا در آن است که :
در یک نظام مردم سالار ، نابسامانیها و مشکلات در عرصه های مختلف کشور به دلیل حضور مستمر و گسترده مردم در طول زمان رو به اصلاح و پیشرفت در جهت مطلوب جامعه را می نماید و برای این موفقیت و پیشرفت کمترین هزینه ها پرداخته می شود و خشونت وظلم در بین مردمان آن جامعه جایی نخواهد داشت .
اما درست در نقطه مقابل ، نظامهای اقتدارگرا و جوامع تک صدایی چنان دچار افراط و تفریط در تمامی امور شده اند که حتی برای تعریف یک شهروند در جامعه و حدود اختیاراتش یک بند با هزاران تبصره گذاشته اند .
با ظهور و پیدایش حضرات بزرگوار ، سرزمین جهالت به سرزمین نور تغییر نام یافت و آوای ام القرای اسلامی مان در گوش جهانیان طنین انداخت .
پس از آن شاهد بیدادگاهها ، دادگاهای فرمایشی ، اعدامهای انقلابی و زندانی شدن هزاران تن از افرادی بودیم که تنها و تنها به جرم اندیشه و عقیده گرفتار ضحاکیان شدند .
امروز اگر تنها کمی به عقب برگردیم یاد آن جسم سخت می افتیم که آخر هم معلوم نشد از کدامین سیاره و کهکشان آمده بود تا بر سر زهرا کاظمی فرود آید .
اگر کمی عقب تر رویم ، شاید به خاطر آوریم تیرماه 78 را ، چه شد آن همه شور و حال ،.......
دولت اصلاحات چقدر زود و سخاوتمندانه مزد فرزندانش را داد . راستی الان کجا هستند باطبی ها و محمدی ها ، دلدار و لهراسبی و ...
آری دوستان دون کیشوت یک روز صبح سوار بر اسب لاغرش شد و همراه با نوکر با وفایش سانچو تصمیم گرفت دشمنان را نابود کند و از آن تاریخ آب دشمن به آسیابهای مناسب ریخته شد و حمله آغاز گردید ، من و تو حیران و سرگشته روزی مرگ بر این گفتیم و روزی مرگ بر آن ....
اما امروز زمانی دیگر است و فضایی دیگر
امروز زمان اتحاد و همبستگی بین تمامی نیرو های مبارز است .
درست است که هیچگاه به طور مطلق و یا حتی بطور نسبی هم نمی توان به آن همبستگی مورد نظر رسید ( این را تجربه ثابت کرده است ) اما اگر بر حول محوری مشخص همگی گرد هم آییم می توانیم باز هم نتیجه مطلوب را بگیریم .
تمامی اپوزیسیون از هر طیف و گروهی و با هر گرایشی در راه مبارزه بسیاری از نیرو های انسانی خود را از دست داده است ( یعنی گران بها ترین چیزی که در تمامی دنیا وجود دارد البته به استثنا ایران ما )
حال که پیشنهاد اعتصاب غذای سراسری برای آزادی زندانیان سیاسی بوجود آمده است ، باید با تمامی وجود و فارغ از هر گرایشی گرد یک محور جمع شویم و خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی باشیم .
تمامی دوستانی که سخن از مبارزه مدنی را از صبح تا شام بر لبانشان جاری می سازند و خشونت را نفی می نمایند ، اکنون باید در میدان عمل این حرف را ثابت نمایند و با حمایت خود از این حرکت نمادین به دنیا خواهیم گفت : که آزادی زندانیان سیاسی اولین و مسلم ترین حق مردم ایران است .
دوستان اگر واقعا به دموکراسی و حقوق بشر اعتقاد داریم و اگر تمامیت ارزی ایران و جدایی دین از سیاست در ورای ذهن و اندیشه مان هست ، فکر کنم در حداقلی از همان هم محوری قرار داریم .....
نمی دانم کدامیک از شما حتی برای یک ثانیه هم در زندانهای رژیم سرکوبگر به جرم عقیدتی بسر برده اید ، اما بیاید یکبار به همدیگر اعتماد کنیم و این را نیز امتحان نماییم ...
آزادی کلامی والاست و چون حق بهایی دارد ، این حداقل بهایی است که می توانیم بپردازیم .

پاینده ایران

Thursday, June 22, 2006

اعتراض به دعوت ناقضین حقوق بشر



با درود بر تمامی دوستان و مبارزین و عاشقان ایران و آزادی بیان و حقوق بشر
دوستان خوب همانگونه که اطلاع دارید از امسال کمسیون حقوق بشر جای خود را به شورای حقوق بشر داد تا با این کار هم بتواند کارآمدی بیشتری در زمینه ترویج آزادی بیان و حقوق بشر داشته باشد و هم بتواند دست کشورهایی را که ناقض حقوق بشر هستند و در کمیسیون رخنه کرده بودند کوتاه نماید و همانطور که باز بهتر می دانید ، رژیم سرکوبگر هم خواهان عضویت در شورای تازه تاسیس حقوق بشر را داشت ....
در اجلاس تازه ای که برای حقوق بشر در ژنو برگزار شده است از حکومت اسلامی هم دو نماینده به این اجلاس فرستاده شده اند که این اشخاص آقایان سعید مرتضوی و جمال کریمی راد هستند با توجه به سابقه آقای سعید مرتضوی و گزارشات متععدی که کمیسیون حقوق بشر در مورد این فرد طی سالهای گذشته داده است و با توجه به پیشینه ای که از او در ذهن ما وجود دارد ، اعتراضات گسترده ای توسط ایرانیان و فعالین حقوق بشر صورت گرفته است و بسیاری از اعضای شورای حقوق بشر خواهان
اخراج نمایندگان رژیم سرکوبگر و یا حتی محاکمه آنها می باشند .

به گفته جواستورک، معاون بخش خاورمیانه وشمال آفریقای سازمان دیده بان حقوق بشر درهمین زمینه "تصمیم ایران برای فرستادن مرتضوی به ژنو، اهانت به حقوق بشر و تحقیرشورای تازه تاسیس حقوق بشر است." به گفته وی ایران حالا متوجه می شود که چرا اعضای سازمان ملل از انتخاب این کشور به عضویت درشورای حقوق بشر این سازمان سرباززده اند.

با توجه به اینکه آقای مرتضوی در تعطیلی بیش از 100 مطبوعات و قتل عکاس-- خبرنگار زهرا کاظمی نقش پررنگی داشته است دولت کانادا هم در اقدامی سریع شروع به اعتراض نموده است از تمامی دوستان تقاضا داریم در صورت امکان با رفتن بر روی آدرسی که در ذیل آورده شده است اعتراض خود را اعلام نمایند
لینک اعتراضنامه
دوستان برای اینکه از متن این پتی شن هم اطلاع داشته باشید متن کامل آنرا برایتان گذاشته ایم
UN rights council 'mockery'
Critics assail Iranian delegate implicated in death of Canadian
Wednesday, June 21, 2006

The Iranian prosecutor implicated in the death of Montreal photojournalist Zahra Kazemi is part of a delegation at a new UN human rights body that was created to replace a commission widely discredited for allowing human rights abusers too much power.
The attendence of Saeed Mortazavi made a "mockery" of the inaugural meeting of the United Nations Human Rights Council in Geneva, according to critics.
The move also angered human rights activists and defenders of press freedom.
UN Secretary-General Kofi Annan opened the inaugural council session on Monday, urging the member states to mark a "clean break" from the practices of the now-disbanded Human Rights Commission, which had become infiltrated with human rights abuser states.
Hillel Neuer, a Montrealer and executive director of activist group UN Watch, said he was shocked to see Mr. Mortazavi in the council hall.
"There is nothing more obscene than seeing someone alleged to have been involved in torture and possible murder sitting there as a dignitary," Mr. Neuer said. "Unfortunately, we're reminded that the Human Rights Council is still a case of the foxes guarding the chicken coop. There may be less foxes than there were in the commission, but that should not put anyone at ease."
"His [Mr. Mortazavi's] presence makes a mockery of the Council and is an open expression of defiance by Iran, which is sending a message to the international community that it has nothing to fear from anything the body might say about its human rights record," said Payam Akhavan, international law professor at Montreal's McGill University, and president of a Connecticut-based centre that documents human rights violations in Iran.
While Iran failed to win election to the 47-member Council, all UN member states can attend the body's sessions as observers, and Iran is expected to address the chamber tomorrow.
"There's a reason why Iran is not on the Council: Its appalling record on human rights," said Dan Dugas, spokesman for Foreign Affairs Minister Peter MacKay, who was returning from Europe yesterday.
"The fact that Iran would send such an individual is indicative of their appalling attitude towards human rights."
Among states with poor human rights records that won Council seats, Cuba said yesterday its election was a "victory" for human rights, while Saudi Arabia spoke in favour of women's rights despite denying Saudi women the right to vote or drive.
Canada won election to the Council, but the United States did not stand, saying it first wanted to see how the body conducted itself.
With Mr. Mortazavi is Iranian Justice Minister Jamal Karimi-Rad, who served as spokesman for the Iranian judiciary following Ms. Kazemi's 2003 arrest.
Ms. Kazemi, 54, was arrested while photographing a demonstration outside Tehran's notorious Evin prison. She fell into a coma after being beaten while in custody. Authorities initially attributed her death to a stroke but later acknowledged the beating.
A report from Iran's Parliament, dominated by reformists at the time, blamed Mr. Mortazavi, Tehran's chief prosecutor, for Ms. Kazemi's illegal detention and the subsequent attempt to cover up the fatal beating. Mr. Mortazavi reportedly took part in her interrogation.
No one has been convicted in Ms. Kazemi's death. An intelligence agent who maintained he was a scapegoat was found not guilty, and last November, Iran's judiciary said it would conduct a new investigation.
Reza Moini, a spokesman for Reporters Without Borders in Paris, said the presence of Mr. Mortazavi in Geneva undermines the UN's effort to present the new council as a fresh start.
"It's shameful that the Council of Human Rights accepts that a human-rights violator can participate and talk about human rights in Iran and around the world," Mr. Moini said in an interview. His group's secretary-general, Robert Menard, noted Mortazavi's involvement in Ms. Kazemi's death and called his presence in Geneva "an insult to victims of the Iranian government's repression."
"There is no justice in Iran. If there was, it is Mr. Mortazavi who should be in prison for these crimes," Mr. Moini said.
By Reporters Without Borders' count, the prosecutor is responsible for the jailing of more than 60 journalists and the closing of more than 80 newspapers since 2000. His actions earned him the nickname, "the butcher of the press."
In a 2004 report, "Like the Dead in Their Coffins: Torture, Detention and the Crushing of Dissent in Iran," Human Rights Watch said political prisoners in Tehran were known as "Mortazavi's prisoners" by guards and other prisoners. "Few individuals bear more responsibility for turning the judiciary into a tool of the ongoing political crackdown than Said Mortazavi," the report said, using an alternate spelling of his first name.
The allegations have not hurt Mr. Mortazavi's career, and he is the second highest-ranking member of Iran's delegation to the Geneva meeting, after the Justice Minister.
Iran's official news agency, IRNA, reported on Monday that Mr. Mortazavi wants the UN council to take a hard line on human-rights abuses by the United States and Israel. Among the other causes Mr. Mortazavi will defend are "the right to access high technologies, including nuclear technology for peaceful purposes" and freedom of expression for Holocaust deniers, IRNA reported.
National Post
and CanWest News Service
در ضمن آدرسهایی که می توانید با رفتن بر روی سایت :
Human Rights Watch
اطلاعات بیشتری در باره او بدست آورید
Essential Background: Overview of human rights issues in Iran (Human Rights Watch, December 31, 2005)

"Like the Dead in Their Coffins: Torture, Detention, and the Crushing of Dissent in Iran

False Freedom: Online Censorship in the Middle East and North Africa

Iran: Judiciary Uses Coercion to Cover Up Torture (Human Rights Watch, 20-12-2004)

Iran: Journalists Receive Death Threats After Testifying (Human Rights Watch, 6-1-2005)

Monday, June 12, 2006

گزارش تصویری از تجمع 22 خرداد در میدان هفتم تیر















Saturday, June 10, 2006


روز 22 خرداد تجمع مسالمت آمیز زنان در اعتراض به قوانین زن ستیز


از زمان تدوين قوانين در انقلاب مشروطه، طی ۱۰۰ سال گذشته، تلاش زنان ايرانی همواره متوجه دستيابی به حقوق برابر و انسانی بوده است. اما با وجود تمامی اين تلاش ها، در کليه قوانين از جمله قوانين مدنی و جزايی، حقوق اوليه زنان همچنان ناديده گرفته شده و بن بست های قانونی بسياری را بر زندگی زنان جامعه ايرانی تحميل کرده است.ما زنان در ۲۲ خرداد سال گذشته يک دل و يک صدا اعتراض خود را به کليه قوانينی که حقوق زنان را نقض کرده ابراز داشتيم اما مطالبات بر حق ما همچنان بی پاسخ مانده است. بدين سبب امسال نيز در پيگيری قطعنامه ۲۲ خرداد سال گذشته دوباره گرد هم خواهيم آمد و خواسته های مشخص خود را از جمله منع چندهمسری، لغو حق طلاق يکطرفه مرد، حق ولايت و حضانت بر فرزند توسط پدر و مادر به طور مشترک، تصويب حقوق برابر در ازدواج (مانند حق بدون قيد و شرط اشتغال و حق تابعيت مستقل زنان متاهل و...)، تغيير سن کيفری دختران به ۱۸ سال، حق شهادت و ديه برابر، و لغو قانون قراردادهای موقت کار و ديگر قوانين تبعيض‎آميز اعلام خواهيم کرد.از اين رو از همه شهروندانی که به نقض حقوق زنان در قوانين موجود اعتراض دارند می خواهيم به گردهم آيی که به اين منظور در روز دوشنبه ۲۲ خرداد ماه ۱۳۸۵ (ساعت ۵ الی ۶ بعدازظهر در ميدان هفت‎تير) برگزار می‎شود بپيوندند.

Thursday, June 08, 2006


با درود بر تمامی دوستان در اینجا نیز شروعی دیگر را آغاز کردیم